مرکز اسلامی امید بوستن
برنامه درسهایی از نهج البلاغه
یک هفته در میان، روزهای شنبه، ساعت 9 بعد از ظهر به وقت شرق آمریکا
4:30 صبح روزهای یکشنبه به وقت تهران

سخنران: حجت الاسلام دکتر حمیدرضا شریعتمداری

حجه الاسلام دکتر حمیدرضا شریعتمداری علاوه بر مطالعات حوزوی دارای مدرک دکتری فلسفه و کلام اسلامی از دانشگاه تهران می‌باشند. ایشان در حال حاضر با رتبه دانشیاری ریاست دانشکده فلسفه دانشگاه ادیان را به عهده دارند. ایشان مقالات متعدد پژوهشی در زمینه کاربست‌های عقل در تشیع و تدریس در دانشگاه‌های مختلف ایران در زمینه‌های گوناگون را در کارنامه خود دارند.

 

عنوان: “خطبه متقین از نگاهی دیگر (جلسه یازدهم)

Program for Saturday, March 18, 2023 @ 9 PM EِِDT
ساعت 4:30 صبح یکشنبه 28 اسفند به وقت تهران

9:00-9:05 Quran Recitation
9:05-9:50 Lecture
9:50-10:00 Question and Answer
10:00-10:05 Dua

Zoom Link to the programs:

https://tinyurl.com/ZoomOmid
Meeting ID: 316 797 733 One tap mobile +19294362866 Password: 351023

www.omidcenter.com

Telegram: @OCofGB

چکیده:

یکی از خطبه‌های معروف نهج البلاغه که به دلیل مضمونش به “متقین ” و بدلیل مطالعه کننده‌اش به “همام” معروف است به خاطر بیان بیش از یکصد خصلت اخلاقی و معنوی بعنوان تراز انسان کامل یا مومن تقوا پیشه تلقی شده است. اما این خطبه نقل و تقریر دیگری دارد که می‌تواند پیامدهای معرفتی دگرگونی را عرضه نماید.
ابوالفتح کراجکی، درگذشته‌ی ۴۴۹ق که تقریبا معاصرِ گردآورنده نهج البلاغه، سید رضی( درگذشته‌ی ۴۰۶ق) می‌زیسته است، در کتاب سترگش، “کنزالفوائد”، این خطبه را به گونه‌ی دیگری نقل کرده است. بنابه این نقل، حضرت بر جماعتی سرخوش و غفلت زده می‌گذرد که خود را شیعه‌ی حضرت می‌دانند. حضرت این عنوان را بر آنها، منطبق نمی‌داند و با اصرار همام که در این نقل، برادرزاده ربيع بن خثیم، معرفی می شود، این خطبه را در وصف شیعیِ واقعی ایراد می‌کند. در این نقل، شش بار و از جمله، سه بار بر زبان امام، نام شیعه برده شده است. شیخ صدوق(د. ۳۸۱) نیز این خطبه را البته شبیه به نقل سید رضی در کتاب معروفش، “صفات الشيعه” آورده و نشان داده که او نیزاین حدیث را در وصف شیعه تلقی می کرده است.
مطابق با این تقریر و تلقی، این خطبه به صدد بیان تراز یک شیعه یا شیعیِ نوع نمون یا یک شیعه کامل است و در هرحال، جهت گیریِ یک شیعیِ واقعی را نشان می‌دهد. این تصویر از شیعه، محدود به این خطبه نیست، بلکه ده‌ها روایت دیگر را سراغ داریم که با محوریت عنوان شیعه، وصف‌های فراوانی را ردیف می‌کند که دقیقا همان سویه‌ی اصلیِ خطبه متقین(یا دقیق تر، خطبه شیعه)را بازتاب می‌دهد. شیخ صدوق در کتابی که تحت عنوان “صفات الشيعة” فراهم آورده و آن را پس از دیگر کتابش، “فضائل الشيعة” نگاشته، ۵۶ حدیث را نقل کرده که با فهرست کردن همه اوصاف روایت شده در آن مجموعه، معلوم می گردد که سویه‌ی اصلی و غالبشان همان درون‌مایه ی خطبه‌ی همام است.
ملاحظه‌ی این خطبه و آن همه روایت، بدون اشاره(یا با کمترین اشاره) به آموزه‌های خاصِ شیعی(چه برسد به شعائر شیعی)، مبرهن می‌سازد که غایت مطلوب در تشیع یا به تعبیر دیگر، درون‌مایه‌ی اصلیِ تشیع، نه شعائر خاصِ شیعی است و نه آموزه‌های خاصِ شیعی، بلکه همین عمل منسکی، اخلاقی و معنوی است و البته این به معنای کم ارج دانستن این بخش از هویت و ماهیت شیعی نیست.هر دین و مذهبی مجموعه ای است از آیین ها، تعالیم، و باید و نبایدهای عملی. شعائرْ هویت بخش، مهابت بخش و انسجام آفرین هستند. تعالیم نیز جهت بخش، مرزگذارنده و معنابخش هستند، و سرانجام، بایدها و نبایدها نظام بخش، سازنده، ارتقادهنده، تعالی بخش و تأمین کننده‌ی غایات عینیِ دین هستند، اما همه ابن مؤلفه های مهم و غیرقابل چشم پوشی اگر از حدّ و منزلت واقعیِ خود فراتر بروند، آسیب‌زا می‌شوند.
اگر شعائر اصالت پیدا کنند و وجهه‌ی غالبِ دین و مذهب بشوند، این آسیب‌ها رخ خواهند نمود: نشانه‌ها و نمادها مهم‌تر می‌شوند، اتفاقات بیرونی و ظاهری بر تحولات درونی، برتری می‌یابند، میل به تمیز و تمایز، و منکوب ساختن رقیبان و مخالفان، غالب می‌شوند، سیاهی لشکر مهم می‌شود، عقل و معرفت به سود احساسات و عواطف، تضعیف می‌شوند، منقبت گرایی و معجزه گرایی رواج می‌یابند و در اقلیت‌های دینی و مذهبی، معمولا تصویری تراژیک از وضعیت و موقعیتشان حاکم می‌شود.
اما اگر در مذهبی، مثلا در تشیع، نگاه آموزه‌ای غالب بشود، آموزه‌های خاص شیعی پررنگ می شوند، میل به طرد، تهمیش و تکفیر فزونی می‌یابد، همه چیز در حب و بغض خلاصه می‌شود و در هردو، غلو صورت می‌گیرد، امامان خاص و انحصاریِ شیعیان می‌شود، و موعود، مهدویت و همه آرمان‌های معطوف به آینده تاریخ در خدمت مذهب به تصویر کشیده می‌شوند.اما اگر به جای تشیع شعائری و تشیع آموزه‌ای، تشیعی غالب شود که ده‌ها روایت شیعی (با برشمردن ده‌ها صفت برای شیعه)، معطوف به آن است، یعنی باید و نباید، و خوب و بدِ عبادی، اخلاقی و معنوی محوریت و اصالت پیدا کنند، هویت‌های مذهبی کم رنگ می‌شوند، توحید اصالت پیدا می‌کند و ولایت در ذیل آن و برای نیل به آن، تعریف می‌شود، امامان شیعه تجسم فضائل اخلاقی و معنوی، و الگو و اسوه می‌شوند و سیره‌شان (و نه مناقب عرشی و فوق عرشی، و نه معجزات و کرامات خارق العاده ی نسبت داده شده به آنها) اهمیت بیش‌تر می‌یابد، به جای تقرب به امام، تشبه به امام مهم می‌شود و…

 

To access the announcement file please click here:

March 18-Lessons from Nahjol Balaghah

The event is finished.

Date

Mar 18 2023
Expired!

Time

21:00 - 22:05

More Info

Read More

Location

Online
Read More

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *